۱۳۸۷ آذر ۲۴, یکشنبه

سياست، انتخابات ..اين آلودگی ناگزیر - بخش دوم

آقای موسوی: این شخصیت نمایانگر یکی از ویژگی های برجسته مردم ایران است: مرده پرستی و نوستالژی نسبت به گذشته و یاد روزگار از دست رفته و مصداق این شعر صایب تبریزی" هر چه رفت از عمر یاد آن به نیکی می کنند/ چهره امروز در آیینه فردا خوش است.
ایشان در دوره ای زمام امور را به دست گرفته بود که نظام اقتصادی حاکم بر جهان و اوضاع حوزه سیاست بین الملل کاملا متفاوت با شرایط اکنون بود. اما متاسفانه ملت ایران و در راس آنها به اصطلاح روشنفکران، در هر دوره برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، این آتش خفته را برمی انگیزانند و البته به عنوان تاکتیکی در برابر اردوگاه جناح راست، او را چون لولو خورخوره ای علم می کنند تا ساز و سامان این اردوگاه را به هم بریزند.
با این تفاصیل، شاید اصلاح طلبان هم از تاریخ انقضای میر حسین موسوی مطلع باشند اما علم کردن وی ولو برای مدتی اندک و با هدف یاد شده در بالا، بسیار مفید است.
سیاست اقتصادی میر حسین موسوی بر اساس دیدگاه های سوسیالیستی بود، مکتب و دیدگاهی که چندین سال از تاریخ مصرف آن گذشته و اکنون نظام سرمایه داری جهان را اداره می کند هر چند که این نظام اقتصادی در شرایط کنونی با برخی مشکلات مواجه است اما به نظر می رسد چندان این مشکلات حاد باشد که باعث بازگشت به دوره سوسیالیسم شود.
افزون بر اینها، آقای موسوی با آقای خامنه ای اختلاف نظر فراوان دارد و اصلا دلیل تغییر پست نخست وزیری در ایران همین اختلافات بوده است.
آقای قالیباف: فردی نظامی با روحیه ای پوشانده در قالب مدنیت. چنان اکنون به ریخت و چهره تهران می پردازد و رویکرد احمدی نژاد را البته با اندکی کلاس بالاتر اتخاذ کرده و در این زمینه فعالیت می کند که من امیدوارم انتخابات ریاست جمهوری ایران هشت سال دیگر باشد تا تهران جلوه و نمایی بهتر و زیباتر بگیرد. ایشان از نگاه من دست کمی از احمدی نژاد ندارند اما به دلیل خشم مردم از عملکرد دولت احمدی نژاد، چرخشی در رفتار و عملکرد خود ایجاد کرده و می کوشد تا رویکرد نرم تری را در مواجهه با رخدادهای داخلی و بین المللی اتخاذ نماید.
اقای لاریجانی: حداقل از ایشان نمی توان بی اغماض گذشت. فردی که در انتخابات پیشین آمد ، شکست خورد آنهم از همفکر و همراه خود یعنی احمدی نژاد. وی به مانند کروبی هم در صورت آمدن برای انتقام کشی می آید. هر چه باشد وی از یک هم قطار نارو خورده و این درد، دردی فزون تر از درد کروبی است. از این رو، تمام تلاش خود را برای بایکوت کردن احمدی نژاد می کند. یکی از نمونه های بارز این تسویه حساب و انتقام کشی، ماجرای کردان بود که هر چند زمانی معاون اداری مالی وی در صدا و سیما بود اما تمام تلاش خود را برای خراب کردن وزیر احمدی نژاد کرد و رفت آنچه رفت.
آقای احمدی نژاد : در باره ایشان چیزی نمی نویسم و ارزیابی را به عهده شما می گذارم.
اینها سرشناس ترین افرادی هستند که احتمالا به میدان خواهند آمد. وجه مشترک تقریبا تمامی افرادی که نام بردم، منافع شخصی و انتقام کشی و تسویه حساب شخصی است. تنها چیزی که در دیدگاه تمامی این افراد هیچ ارزشی ندارد، مردم اند. مردم در این میان هیچ جایگاهی ندارند اما البته تا شب انتخابات، میزان رای آنهاست و آنهایند که سرنوشت این مملکت را تعیین می کنند و اینهایند که می توانند دولت را تشکیل دهند و از این قبیل اما فردای انتخابات، این مردم هیچ قدر و ارزشی نخواهند داشت. قول می دهم.
نکته پایانی اینکه : هیچ گاه صندوق رای دمکراتیک بودن یک مجموعه را نشان نمی دهد.
به امید روزگاری خوش
08-12-14 یا همان 24-09-87

هیچ نظری موجود نیست: