بسیار در اخبار و گزارش های خبری تلویزیون این را شنیده ایم که می گویند : در نظرسنجی موسسه گالوپ مثلا در فلان کشور پیشرفته دنیا، اغلب شهروندان، شناختی از رهبران سیاسی خود ندارند و از این طریق، حکم به نادانی و جهل سیاسی مردم آن کشورها صادر می کنیم و در ادامه اینگونه و با لحن و عباراتی افتخار آمیز می گوییم : این نشان از ناآگاهی سیاسی مردم و عدم دخالت آنها در روند سیاسی کشورهایشان دارد.
اما واقعا این مسئله نشان از آگاهی یک ملت دارد یا یکی از عوامل و نشانه های عقب ماندگی یک ملت است؟ آیا ملتی می تواند به دلیل شناخت چهره های شاخص خود، به خود بنازد و به ملت های دیگر فخر بفروشد؟
بی تردید خیر. اما چرا خیر؟ زیرا در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، دولت مانند ایران و کشورهای جهان سوم در زندگی مردم چندان دخالتی ندارد. در کشورهای پیشرفته، همه چیز تعریف شده و حدود و ثغور آن مشخص است و هر فرد در حوزه و عرصه خود فعالیت می کند.
از این رو، طبیعی است که به حوزه دیگری کاری ندارد و به عبارتی در آن دخالت نمی کند. در این کشورها، مثلا اقتصاد به بخش خصوصی واگذار شده و دولت تنها خطوط کلی را ترسیم می کند و در جزییات دخل و تصرفی ندارد.
اما در ایران، دولت در جزیی ترین مسائل اقتصادی هم دخالت دارد و هر از گاهی لایحه ای و مصوبه ای اقتصادی صادر می شود و در این میان، تنها بخشی که هیچ دخالتی در اقتصاد ندارد، همان بخش خصوصی است.
زمانی که دخالت های دولت و یا حتی حکومت در زندگی مردم و جزییات مسائل آنها بیشتر می شود و دولت به صورت شریکی در زندگی مردم درمی آید، مردم ناچار از شناخت شریک خود هستند و هر عقل سلیمی تایید می کند که وقتی فرد با دیگری در مالی یا دارایی ای شریک می شود، شناخت شریک برایش الزامی و ضروری است.بنابراین، آن قدرها هم نباید به شناخت چهره های برجسته یک کشور نازید.
البته مسائل دیگری نیز در این میان دخیل اند، نظیر موقعیت جغرافیایی استراتژیک خاورمیانه که تحولات و دگرگونی های سیاسی آن، آن قدر زیاد و در عرصه جهانی تاثیر گذار است که عامی ترین فرد هم، بسیاری از رهبران را خود به خود خواهد شناخت. این سوای از چهره های شناخته شده اقتصادی و سیاسی دنیا است که نقش آنان در عرصه بین المللی انکار ناپذیر است.
به امید روزگاری خوش
08-08-26 یا همان 05-06-87
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر