۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

دین در میان ایرانیان - بخش نخست


سئوال این است که آیا اسلام و به طور کلی دین به جامعه ایرانی تحمیل شده است یا اینکه ایرانیان خود مردمی دیندار بوده اند و دین را از همان قدیم الایام ارج می نهاده اند و آن را بر دیگر جوانب زندگی خود برتری بخشیده اند؟
به عبارتی دیگر، دین گرایی دولتی حاکم در ایران تحمیلی و مسئله ای وارداتی است یا اینکه جامعه ایرانی خود دین طلب و دین گرا بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش می باید اندکی به گذشته تاریخی و فرهنگی ایران عقب گرد زد و در میان آرشیوهای تاریخی ایرانیان، به دنبال پاسخ گشت.بی تردید شما هم می پذیرید که واکاوی یک مسئله و ارایه پاسخی علمی و شفاف و بی طرفانه به این پرسش نیازمند بازگشت به همان آغازینه های تاریخی بلکه اسطوره ای ایران است، اسطوره ای که در ناخودآگاه جمعی ایرانیان ریشه دارد و تاریخ ایران مایه گرفته از آن است.
بدین ترتیب می توان اینگونه نوشت : با بازگشت به اسطوره های ایرانی که در دسترس ترین منبع درباره آنها شاهنامه ارجمند فردوسی است، می بینیم جمشید یکی از شاهان پیشدادی ایران پس از آنکه به تاج و تخت و بخت می رسد، جامعه ایران را به چهار بخش تقسیم می کند: آتورپانان یا همان نگهبانان آتش که امروز با نام موبدان آنها را می شناسیم. پس از آنان ارتشتاران قرار می گیرند و سپش صنعتگران و پیشه وران و کشاورزان و ....اما موبدان کیست اند؟ موبدان همان پیشوایان دینی اند که از زمان جمشید - چنانکه می بینیم- مقبولیت داشته اند و بخشی از امور و کارها به دست آنان اداره می شده است. موبدان در تصمیم گیری های جمشید تاثیر گذار بوده اند.
یکی از کارکردهای آنان که با کار منجمان کنونی درهم آمیخته است، پیش بینی وقایع و رویدادها و از این قبیل مسائل است.جمشید، کوه را جایگاه آنان می سازد. کوه همان گونه که می دانیم در نمادشناسی ایرانی جایگاه و نشان برتری دارد و همواره دلیل بر بلندی و برتری دارد و به دلیل بلندی جایگاه موبدان در نگاه فکر و اندیشه واسطوره ایرانی که در آن زمان جمشید نماینده آن بود، کوه جایگاه موبدان می شود.اگر بخواهیم بیشتر درباره کوه بنویسیم و بدانیم ذکر این نکته ضروری است که اغلب پیامبران (نمایندگان دینی) با کوه در پیوند بوده اند: زرتشت با کوه سبلان، عیسی با کوه زیتون، موسی با کوه طور و محمد (ص) با کوه حرا. با این تفاصیل شما بیشتر به ارزش کوه در نزد تمامی تمدن های دنیا پی ببرید.
ادامه دارد....

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سللام . وبلاگتون رو به صورت اتفاقی توی اینترنت پیدا کردم. اگه بتونین واسش تبلیغ کنین و خواننده جذب کنین فکر می کنم بتونید روی افکار عمومی تاثیر بذارین.
شاد باشید.

ناشناس گفت...

بیشتر بنویسین

ناشناس گفت...

نمی دونم شما چه جور ایرانی ای هستین که ناسیونالیسم ایرانی رو اینهمه می کوبید. لطفا یه ذره هم درباره محاسن این مملکت بنویسید.
مجهول الهویه

ناشناس گفت...

بابا بذار دل مردم خوش باشه. این حرفاچیه.