
به اصل موضوع برگردیم: تا اینجا دانستیم که موبدان و اهمیت دادن به دین از همان روزگاران قدیم در اندیشه ایرانی بوده است. در دوره تاریخی نیز اگر به روزگار بسیار پیشین برگردیم باید به آخرین سلسله ایرانی پیش از اسلام یعنی ساسانیان اشاره کنیم. ساسانیان همین موبدان را در صدر امور قرار داده بودند و همینان برای مردم تصمیم می گرفته اند که دیدیم چگونه بر ایران و ایرانیان حکم راندند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اسلام رفتند و دروازه های کشور خویش را به روی این دین گشودند.
به جلوتر بیاییم: در دوره تیمور لنگ (قرن نهم) نیز به اهل دین و دین محوران با انگیزه های سیاسی مجال داده می شود و ایرانیان تا دوره های بعد همچنان بر دین گرایی خود تاکید می کنند تا برسیم به انقلاب 57 ایران و ....
با این تفاصیل، آیا می توان گفت ملت ایران ملتی دین گریز بوده اند و دین به آنان تحمیل شده و اینکه خودشان ملتی سکولار بوده اند. عملکرد بد موبدان در روزگار ساسانیان، باعث از میان رفتن این سلسله شد و ....
حال پاسخ به این پرسش را به شما وامی گذارم که اسلام آنهم اسلام اصیل و نه دولتی حاکم بر ایران امروز، چرا باید این همه آماج انتقاد ناسیونالیست ها باشد و چرا این ناسیونالیست های وطن پرست از بهره برداران از دین انتقاد نمی کنند و فقط دین را لگدکوب انتقادات و ناسزاهای خود کرده اند؟
دوستان ناسیونالیست ما اگر اندکی به خود زحمت داده و تاریخ را از لابه لای سطور بخوانند، فکر می کنم بهتر بتوانند عامل بدبختی های این ملت را بیابند. اینکه از دین -که مدافعی در این جامعه ندارد و دم دست ترین هدف برای شلیک و آتش گشودن است- برای خود میدانی برای تاخت و تاز و ناسزاگویی ساختن کار چندان سختی نیست و همه می توانند این کار را بکنند. این دوستان اگر می توانند و واقعا وطن پرست هستند یک بار هم که شده آتش انتقادات خود را به سوی استفاده کنندگان ابزاری از دین بگشایند.
به جلوتر بیاییم: در دوره تیمور لنگ (قرن نهم) نیز به اهل دین و دین محوران با انگیزه های سیاسی مجال داده می شود و ایرانیان تا دوره های بعد همچنان بر دین گرایی خود تاکید می کنند تا برسیم به انقلاب 57 ایران و ....
با این تفاصیل، آیا می توان گفت ملت ایران ملتی دین گریز بوده اند و دین به آنان تحمیل شده و اینکه خودشان ملتی سکولار بوده اند. عملکرد بد موبدان در روزگار ساسانیان، باعث از میان رفتن این سلسله شد و ....
حال پاسخ به این پرسش را به شما وامی گذارم که اسلام آنهم اسلام اصیل و نه دولتی حاکم بر ایران امروز، چرا باید این همه آماج انتقاد ناسیونالیست ها باشد و چرا این ناسیونالیست های وطن پرست از بهره برداران از دین انتقاد نمی کنند و فقط دین را لگدکوب انتقادات و ناسزاهای خود کرده اند؟
دوستان ناسیونالیست ما اگر اندکی به خود زحمت داده و تاریخ را از لابه لای سطور بخوانند، فکر می کنم بهتر بتوانند عامل بدبختی های این ملت را بیابند. اینکه از دین -که مدافعی در این جامعه ندارد و دم دست ترین هدف برای شلیک و آتش گشودن است- برای خود میدانی برای تاخت و تاز و ناسزاگویی ساختن کار چندان سختی نیست و همه می توانند این کار را بکنند. این دوستان اگر می توانند و واقعا وطن پرست هستند یک بار هم که شده آتش انتقادات خود را به سوی استفاده کنندگان ابزاری از دین بگشایند.
اما بنا به گفته خواجه شیراز : حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو / که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را.
به امید روزگاری خوش
08-11-28 یا همان 08-09-87
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر