این مطلب، متن جستاری است که در نسخه کاغذی پرتیراژترین روزنامه ایران منتشر شد، اما بنا به دلایلی نامعلوم در نسخه اینترنتی منتشر نشد. در چارچوب روشنگری برای خواننده، در اینجا منتشر می شود. یادآوری می شود که یکی از سایت های جهان عربی آن را http://www.mepanorama.com/99077/%D8%B9%D9%86-%D8%AD%D9%85%D8%B5-%D9%88%D9%85%D8%A7-%D8%AC%D8%B1%D9%89-%D9%81%D9%8A%D9%87%D8%A7/ منتشر کرد.
علاوه بر آن، شبکه خبری العالم هم آن را در سایت خود http://www.alalam.ir/news/975634 منتشر کرد.
حمص این روزها زبانزدترین شهر دنیا در رسانه های گروهی است. براساس گزارشهای رسانه های خبری ارتش سوریه در شامگاه تلاش های بین المللی برای تصویب پیش نویس قعطنامه علیه این کشور، دست به قتل عام مردم زده و حدود 300 نفر از جمله زنان و کودکان را در جریان تیراندازی های بی هدف کشت و خانه ها را بر سر آنان ویران کرد.
خبرگزاری رسمی سوریه اما این خبرها را تکذیب کرد و اعلام کرد که این افراد قربانیانی هستند که طی روزهای گذشته و در میان سکوت خبری رسانه های وارد شده به سوریه، ربوده شده اند.اما به واقع کدام یک از این دو روایت پذیرفتنی است؟ روایت رسانه های گروهی دنیا و مخالفان یا روایت خبرگزاری رسمی سوریه؟
براساس آنچه در ناخودآگاه و حافظه جمعی افکار عمومی درباره برتری نظامی نظامهای سیاسی بر مخالفان – در خیلی از کشورها و نه فقط کشور سوریه - اغلب روایت خبرگزاری رسمی رد می شود و روایت مخالفان پذیرفتنی می نماید و در پی آن، افکار عمومی با آنان همدردی می کنند، چرا که براساس همان تصویر کلی شکل گرفته در اذهانمان، مخالفان همواره در نظام های سیاسی در برابر قدرت حاکم از توان و امکانات کافی برخوردار نیستند و از این رو، روایت آنان پذیرفتنی تر است.
از این رو، خواننده یا بیننده خبر، به آسانی محتوای خبر را می پذیرد و نظام حاکم در سوریه را به باد انتقاد می گیرد. اما واقعا چنین است؟ برای بازشناسی محتوای اخبار روایت شده درباره شهر حمص و کشتارهای جاری در آن، باید خبر را با تصویر تطبیق داد تا بتوان از صحت و سقم آن مطمئن شد. در نوار ویدیویی که مخالفان آن را تحت عنوان کشتار شهروندان بی دفاع منتشر کردند، افرادی که به عنوان قربانیان آتش ارتش سوریه نشان داده شدند، همگی افرادی جوان یا میانسال بوده و در میان آنان، حتی یک زن یا کودک دیده نمی شد. جالب تر اینکه با توجه به ترکیب خبر، خانه ها بر سر این افراد ویران شده است اما با درنگی بر تصاویر ویدیویی، درمی یافته می شود که پیکر این قربانیان همگی تمیز و سالم و بی هیچ آثاری دال بر کشیده شدن از زیر آوار است. نکته جالب آنکه اجساد این کشته شدگان که قاعدتا و براساس همان مقوله خراب شدن خانه ها بر سرشان، می باید از نواحی مختلف آسیب دیده باشد، تنها از ناحیه سر آنهم با نشانه هایی از تیراندازی و گلوله دیده می شوند.
استفاده آگاهانه از تصویر کلی تثبیت شده در اذهان افکار عمومی درباره برتری نظامی نظام حاکم در مقابل مخالفان، یکی از شگردهایی است که به صورتی بسیار ظریف و زیرکانه در این خبر استفاده شده است.
زمان گزارش خبر نیز بسیار زیرکانه انتخاب شده است. آیا امکان دارد ارتش سوریه آنهم در شامگاه تلاش برای تصویب قطعنامه علیه این کشور، دست به چنین جنایتی بزند تا پیشاپیش خود را در نزد افکار عمومی محکوم سازد و تلاش ها برای تصویب این پیش نویس را موجه کند؟ قطعا چنین اقدامی نوعی خودزنی به شمار می رود. می توان گفت پخش چنین تصاویری آنهم در شامگاه تلاش های منطقه ای و بین المللی برای صف آرایی جهانی علیه سوریه، در ادامه همان فشار دامنه دار روانی و رسانه ای است که همچنان هم ادامه دارد. خاصه اینکه ویلیام هگ وزیر خارجه انگلیس پس از شکست این تلاش ها، در نهایت آرامش و برای جلوگیری از هرگونه ناآرامی و بدبینی در اردوگاه خود، اعلام کرد که تلاشها علیه سوریه ادامه خواهد یافت.
همزمان با پخش این تصاویر، افرادی تحت نام مخالفان به سفارتخانه های سوریه در چند کشور مشخص یعنی کویت، آلمان، استرالیا، انگلیس، مصر حمله ور شدند تا اعتراضات علیه نظام حاکم در سوریه را بین المللی جلوه دهد و در پی آن بتوانند افکار عمومی را علیه این نظام بسیج کنند.
حقیقت این است که قربانیان تصویر شده در نوار ویدیویی منتشر شده در رسانه های گروهی، همان افرادی بوده اند که طی روزهای گذشته در میان سکوت خبری در این شهر ربوده شده اند و متاسفانه از آنها به عنوان اهرم فشاری علیه نظام حاکم در سوریه آنهم در زمان مشخص و تعریف شده، استفاده شد.
آگاهی از چرایی تلاش های عربی – غربی در برهه حاضر علیه سوریه و بازشناسی اخبار منتشر شده علیه این کشور از سوی آگاهان رسانه و خبر می تواند در آگاه سازی مخاطبان و افکار عمومی منطقه بسیار اثرگذار باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر