هم اکنون که من این نوشته ها را به حضورتان می نویسم، مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمانان و دومین مسجد روی زمین پس از مسجد الحرام تحت محاصره اشغالگرانی است که از 60 سال گذشته اراضی مقدس مسلمانان را به اشغال درآورند. و اکنون و به تعبیر یکی از وزرایشان، معرکه برای سیادت بر شهر قدس آغاز شده است. شهر قدسی که مسجد الاقصی یکی از شاخص ترین نشانه های اسلامیت آن است.
از آنجا که هر انتخابی مسئولیت آور است و بنده با انتخاب دین اسلام به عنوان دین خویش، مسئولیت هایی در قبال آن دارم، همان طور که این دین نیز در قبال من مسئولیت هایی دارد، بر خود واجب می دانم در مقام دفاع از این دین برآیم. توان من اکنون در این حد است که با قلم و نوشته هایم از این دین دفاع کنم. مسجد الاقصی یکی از مقدسات این دین است که می باید از آن دفاع کرد. از این رو، بنده صرفا و با هدف انجام مسئولیت خویش در قبال این دین، از آن دفاع می کنم و هیچ انگیزه دیگری در ورای آن ندارم. فکر می کنم یکی از راه های دفاع از مسجد الاقصی ارایه اطلاعاتی درست درباره این مسجد است.
براساس روایت ابوذر غفاری به نقل از پیامبر، مسجد الاقصی چهل سال پس از مسجد الحرام ساخته شد. براساس آیه قرآنی، حضرت ابراهیم ساخت مسجد الحرام را ادامه داد: واذ یرفع ابراهیم القواعد واسماعیل....این آیه نشان از این دارد که مسجد الحرام پیش از حضرت ابراهیم بوده و وی ساخت آن را ادامه داده است. اما مسجد الاقصی: ابن هشام در کتاب التیجان آورده است: حضرت آدم پس از آنکه کعبه را ساخت،از سوی خدا مامور شد تا به بیت المقدس رود و آن را بسازد. وی آن را ساخت و در آن به عبادت پرداخت و این گویای آن است که مسجد الاقصی پیش از حضرت ابراهیم، داوود و سلیمان علیهم السلام ساخته شده است و هر کدام از این پیغمبران در توسعه و بازسازی آن نقش داشته اند.
اما شهر قدس: «یبوس» همان نامی است که قدس، قریب به ۴۵۰۰ سال پیش بدان شناخته شد و منسوب به یبوسیهایی بوده که از تبار عربهای اولیة جزیرة العرب هستند. یبوسیها ساکنان اصلی قدس به شمار میروند؛ آنان نخستین ساکنان قدس هستند که در حدود ۲۵۰۰ قبل از میلاد مسیح به همراه قبایل عرب کنعانی به این منطقه آمدند و با تپههای مشرف به شهر قدیمی قلعهای را بر فراز تپه جنوب شرقی یبوس ساختند که به «دژ یبوس» معروف گشت. (این دژ از قدیمیترین بناهای قدس به شمار میرود.) هدف از ساخت این دژ، دفاع از شهر و محافظت از آن در برابر حملات و تهاجمات عبرانیها (دقت کنید در برابر عبرانی ها) و مصریها (فراعنه) بوده است.
یبوس در دست یبوسیها و کنعانیها بود تا اینکه سه هزار سال بعد از ساخته شدن این شهر ، یهودیان به رهبری طالوت به این شهر حمله ور شدند و پس از اشغال آن، به مدت 75 سال بر آن حکم راندند. در سال ۱۴۰۹ق.م به تصرف داوود پیامبر درآمد و از آن هنگام به شهر داوود موسوم گشت. این شهر پس از حضرت داوود به فرزندش سلیمان رسید و در عهد ایشان به اوج شکوفایی معماری رسید. در همین مقطع دین یهود رواج یافه بود. (ببینید شهر قدس چه قدر قدیمی تر از دین یهود است) در سال ۵۸۶ قبل از میلاد مسیح قدس به حکمروایی فارسیان درآمد، این شهر پیشتر توسط بختالنصر اشغال و کاملاً ویران شده و ساکنان یهودیاش به بابل انتقال یافته بودند. و الخ.
برگردیم به مسجد الاقصی: پس از این پیامبران، حضرت محمد از سوی خدا این مسجد را قبله مسلمانان قرار داد. این را می توان آغاز سندیت اسلامی آن بیش از گذشته دانست. خداوند این مسجد را قبل از اسلام مقدس و مبارک قرار داده بود: سبحان الذی أسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام إلى المسجد الاقصى الذي باركنا حوله لنريه من آياتنا الكبرى.... مي بينید که بر اساس آیه، منطقه پیرامون مسجد الاقصی مقدس بوده و فعل به صورت گذشته استفاده شده است. برای تاکید قدسیت آن می توان به آیه ای دیگر اشاره کرد: زمانی که حضرت ابراهیم به همراه حضرت لوط از دست متجاوزان می گریزد، به این سرزمین مبارک می رود که خداوند اینگونه بدان اشاره می کند:ونجيناه ولوطا إلى الأرض التي باركنا فيها للعالمين. اين آیه همچنین دال بر آن است که مسجد الاقصی و سرزمین مبارک قدس برای تمامی جهانیان مبارک و مقدس است و نه فقط برای یهودیان و یا مسلمانان.
اما از آن رو که خداوند این مسجد را قبله مسلمانان قرار داد، می توان گفت این مسجد متعلق به مسلمانان است و نه یهودیان که به دنبال مبعد سلیمان اند که 1007 سال قبل از میلاد آن را حضرت سلیمان برای عبادت ساخت و بخت النصر آن را بعد از استیلای بر شهر قدس ویران کرد. در واقع اسراییلی اکنون به دنبال چیزی هستند که در روزگار بخت النصر ویران شد و از بین رفت. در ثانی معبدی که حضرت سلیمان ساخت تنها خاص خودش بود. معبدی کوچک که در آن به روی کاخ حضرت سلیمان باز می شد و عبادت نه برای عامه مردم که برای حضرت سلیمان بوده است. چرا که حضرت سلیمان قصد نداشته است در کنار مسجد الاقصی معبدی دیگر بسازد. چرا که پیامبران بنا به عصمت شان نه به مراکز دینی تجاوز می کنند و نه به جز امر الهی و وحی، اقدام به کاری می کنند و خداوند می دانسته که صدها سال بعد از حضرت سلیمان، حضرت محمد از همین مسجد عروج خواهد کرد. از این رو هیچ گاه به وی نفرموده بود که این مسجد را نادیده گیرد و هیکل و معبدی سوای آن سازد. این را هم فراموش نکنیم که معبد سلیمان چندین بار ویران شد اما یک بار هم مسجد الاقصی ویران نشد بلکه تنها توسعه و بازسازی شد. جالب است بدانید چگونه ممکن است معبد سلیمان در زیر مسجدی ساخته شود که یک هزار سال قبل از این معبد ساخته شده بود.
شهر قدس اکنون برای چندمین بار اشغال شده و مسجد الاقصای مسلمانان هدف قرار گرفته شده تا هویت اسلامی آن زدوده شود و اثری از آن باقی نماند و شهر قدس کاملا ماهیتی یهودی به خود بگیرد اما جالب است بدانید اسراییلی ها برای جذب توریست، تنها مشخصه ای که برای معرفی پایتخت ادعایی خود یعنی قدس به کار می گیرند همین تصویر مسجد الاقصی است که خود دلیلی واضح بر اسلامی بودن و نه یهودی بودن این شهر است.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مطول.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر