به او زنگ زد و از اینکه نتوانسته است در مشکل مالی ای که برایش پیش آمده است، کمکی کند، عذر خواهی کرد و گفت: اگر در آینده به مشکلی مالی برخوردی می توانی به من زنگ بزنی؛ برادرم می تواند در این زمینه به تو کمک کند.
او هم تشکر کرد، از بابت تماس و از بابت اعلام آمادگی برای کمک به او در آینده در صورت مواجه شدن با مشکل مالی.
چندی گذشت؛ به پول نیاز پیدا کرد. به دوستش زنگ زد. دوستش بر سر مزار برادر خود می گریست.
به امید روزگاری خوش
09-10-28 یا همان 07-08-88
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر