۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

چهره دیگر حسین

هر سال که از محرم و عاشورای حسینی می گذرد، نکته ای جدید درباره این رویداد تاریخی بر من آشکار می شود. ادعای آن را ندارم که اهل تحقیق و تفحص هستم اما با اندکی درنگ می توان به برخی نکته ها پی برد. سال گذشته بر این باور خطا بودم که می باید مراسم مردمی عاشورا را متوقف کرد و به جای آن، به تفکر و اندیشه ومطالعه درباره آن رویداد پرداخت. امسال اما باوری دیگر دارم. به نظر می رسد بهتر باید اینگونه باشد که مراسم مردمی برگزار شود اما در کنار آن اهالی دانش و اندیشه به اندیشه ورزی بپردازند و نتایج اندیشه های خود را به مردم منتقل کنند. به نظر می رسد یکی از بهترین رویکردها و راهکارها در این زمینه همین رویکرد باشد.
اما صرف نظر از این امر، می توان رویداد تاریخی عاشورا را از منظری دیگر نگریست. امام حسین بعد از آنکه بیعت با یزید را رد می کند، پیام هایی از طرفداران خود در کوفه دریافت می کند مبنی بر اینکه آمادگی کودتای نظامی را دارند تا با ساقط کردن حاکم در شهر کوفه، قدرت را به دست گرفته و آن را به امام حسین علیه السلام واگذار کنند. اما امام حسین این پیشنهاد را رد کرد. از آن رو که می خواست مردم خود در تحقق قدرت نقش ایفا کنند و آن را با تمام وجود لمس کنند. بعد از امام حسین سه امام دیگر نیز این پیشنهاد را دریافت کردند: امامان صادق و کاظم و رضا اما هیچ کدام این پیشنهاد را نپذیرفتند. تنها از آن رو که مشارکت مردم را می خواستند. علاوه بر آن، فراموش نکنید که امام علی نیز تا زمانی که از وی دعوت نشد خلافت را نپذیرفت.
نکته دیگر آموختنی از امام حسین این بود که وی هدف از قیام خود را "امر به معروف و نهی از منکر" اعلام کرد. اگر درنگی کنیم درمی یابیم که این هدف یعنی تحقق تغییر. به عبارتی تغییر دادن منکر به معروف و این هدفی ارجمند است. ایجاد تغییر و دگرگونی. در نگاه توسعی، می توان گفت امام حسین راضی به وضع موجود نبود. تصور کنید اگر آبی در یک جا راکد بماند و تغییری نکند و روان نباشد، بدل به گنداب می شود. امام حسین هدفی والا را دنبال می کرد: تغییر و تحول.
همان طور که ملاحظه می کنید امام حسین در 13 قرن پیش چه قدر تعاملی دمکراتیک با مسائل سیاسی داشت و چگونه به دنبال تغییر و اصلاح جامعه بود.

به امید روزگاری خوش
09-12-31 یا همان 10-10-88

هیچ نظری موجود نیست: